اگر خیلی کوتاه بخواید بخونید این کادر رو بخونید و اگر میخواید طولانی و کامل بخونید توی ادامه توضیح دادم خدمتتون

من از سال ۱۳۸۷ دارم توی حوزه دیجیتال مارکتینگ کار میکنم و از سال ۱۳۹۵ دارم به کسب و کار ها خدمات مشاوره و دیجیتال مارکتینگ ارائه میدم.

از ایده پردازی اولیه گرفته تا اجرای ریز به ریز پروژه ها که بستگی به نیاز شما داره

با بیش از ۲۰۰ کسب و کار و برند شخصی و تجاری کار کردم.

علایق من جدا از کاری که میکنم اینهاست که البته روی کارم تاثیر گذاشته:

من به خوندن و صحبت کردن در مورد اقتصاد، تاریخ، سیاست و هنر علاقه دارم.

همینطور به دیدن فیلم و سریال های خوووب

شاید یه روز یه لیست از اینها آماده کنم بذارم توی وبلاگم.

مرسی که توی صفحه درباره من هستین و خوشحال میشم متن کامل زیر رو بخونید.

برای اطلاعات بیشتر از منوی سایت میتونید صفحه خدمات من و ارتباط با من رو ببینید.

خب اگر میخواید که طولانی تر بخونید…

از اونجایی بگم که وقتی من حدودا ۱۲ سالم بود میرفتم از سوپر مارکت خرید میکردم میاوردم خونه توی اتاقم میذاشتم و به خواهرام میفروختم :))

استارتاپ داشتم، وقتی استارتاپ مد نبود :))

خلاصه که همکاری هم میکردن خدایی، ازم میخریدن. ولی خیلی زود همون سن و سال ها با دنیای اینترنت آشنا شدم. اینترنت دیال آپ! از اونا که به خط تلفن خونه وصل میشد برای اتصال به اینترنت

همون ماه های اول علاقه مند شدم به سایت و وبلاگ و همینطور سخت افزار و نرم افزار

یه بار هم اومدن کل کیس کامپیوتر رو دراوردم و دوباره سر هم کردم. اما یه قطعه رو اشتباه زدم و مادربرد و سی پی یو سوخت!

هیچی دیگه بعد از چند سال که توی دوست و خونواده منو با این داستانام میشناختن سرانجام یه مغازه توی یه پاساژ با همکار بابام زدیم. من ۱۶ سالم بود و اون فکر میکنم ۲۵-۲۶ سالش بود

چند ماهی ادامه داشت و با بعدش جمع کردیم. نه من اهل بازار و مغازه داری بودم توی اون سن و سال و نه ایشون که کارمند بود میتونست به این کار ها برسه

ولی تجربه جالبی بود واسه من و اولین تجربه پول دراوردن من بود و همون موقع ها واسه خودم چند تا سایت و وبلاگ هم زدم و کلی تکنیک کشف کرده بودم که بیام صفحه اول گوگل و خلاصه الگوریتم های گوگل رو حسابی یادگرفته بودم و درآمد جزيی هم داشتم ازش.

از ۱۶ تا ۱۸ سالگی هم درگیر دو تا چیز دیگه شدم. کنکور و فارکس

که هر دو فقط آسیب داشت و همه اش تجربه شد :))

خلاصه گذشت و رفتم دانشگاه

کارشناسی بیوشیمی شروع شد و کاملا بی ارتباط با علاقه ای که اون موقع داشتم و حتی پیش زمینه ای که داشتم.

ایده ام این بود که حالا بیوشیمی میخونم و علاقه ام رو هم کنارش ادامه میدم :))

توی اون ۱۶ تا ۱۸-۱۹ سالگی بیکار هم نبودم. داشتم طراحی سایت یاد میگرفتم. کار با وردس پرس و  HTML  و   CSS

و وقتی دانشگاه شروع شد. احساس میکردم ای وای اینجا کجاست من اومدم! من دنبال چیز دیگه ای بودم! و برای همین رفتم سراغ یه چیز جدید دیگه!

ترخیص کالا از گمرک!

یه آشنایی داشتم که خیلی سال بود توی این حوزه کار میکرد. بهش پیشنهاد دادم که من تبلیغات میکنم و مشتری میگیرم و تو کاراشو بکن. چند ماهی اینجوری پیش رفت و خوبم بود. کلی شرکت و واردکننده رو پشت تلفن قانع میکردم که با من کار کنن! حالا اینجا فقط ۱۹ سالم بود  :)) خوبم کار میگرفتم واقعا!

ولی اون دوستمون خیلی سالم کار نمیکرد! و همکاری ما ادامه نداشت.

گذشت و من برگشتم به دنیای دیجیتال خودم!

تصمیم گرفتم برم توی یه شرکت طراحی وب کار کنم.

رفتم و پیدا کردم. شرکت پدروسافت. یه شرکت فعال توی حوزه راهکار های دیجیتال برای پزشکان و بیمارستان ها

اونجا شروع کردم به طراحی وب و در کنار مهارت های قبلی PHP هم یاد گرفتم ولی خیلی سریع رفتم سراغ بخش فروش!

بعد از چند ماه شدم مدیر فروش و مسئول جذب مشتری جدید و همینطور مدیریت قرارداد های شرکت شدم.

بعد از حدود یک سال و نیم با مدیر همین شرکت که حالا شده بود دوست تصمیم یه شرکت زدیم که کارهای تبلیغات دیجیتال رو برای پزشکان و شرکت های مرتبط با این حوزه رو انجام بدیم. یه مجله آنلاین هم زدیم به اسم Chidani

این شرکت حدود دو سال ادامه داشت و بعد از این دو سال توافق کردیم که کار رو جمع کنیم و شرکت رو که به جاهای خوبی هم رسیده بود با ۶ تا نیروی تمام وقت جمع کنیم.

قطعا اگر برگردم به عقب این اشتباه رو نمیکنم!

اینجا پاییزه ۱۳۹۴ شده

من چند سال تجربه کار حرفه ای بدست آوردم و مهارت هایی مثل مذاکره و مارکتینگ و برندینگ شخصی و سازمانی رو تا حد متوسط یادگرفتم و همینطور دانش نسبی از برنامه نویسی و طراحی دارم و همینطور ارتباط های خوبی با بیشتر از ۵۰ پزشک متخصص که توی رشته خودشون جزو برترین ها هستن گرفتم و همینطور متخصص های خوبی توی کار خودم.

سال ۹۴ شد و خیلی اتفاقی دوباره بیوشیمی برای ارشد قبول شدم و اینبار وقتی دانشگاه شروع شد دیگه قضیه فرق کرد! دیدم پژوهش رو چقدر دوست دارم و دنیای تحقیق کردن و کشف چیزای جدید واسه خودمه!

حدودا یک سال وقت گذاشتم و کلی خوندم و تحقیق کردم و خروجی اون شد یکی دو تا مقاله و خلاصه مقاله توی کنگره و روی شاخص های بیوشیمیایی بیمار های مراقبت های ویژه کار کردم.

ولی خب دیدم اوضاع خرابه! پول باید در بیارم! و با اون زمینه ی کاری که داشتم دیگه نمیتونستم برم توی آزمایشگاه کار کنم یا محیط های مشابه که مخصوص رشته ام بود و خب درآمدش هم قانع ام نمیکرد.

این شد که برگشتم به دیجیتال مارکتینگ

اینجا سال ۹۵ شده و سوشال میدیا داره توی ایران جا میافته!

همه ی اون کار های قبلی رو ادامه دادم به علاوه ی بازاریابی شبکه های اجتماعی که نیاز مشتری بود. هرچیزی که قبلا یادگرفته بودم رو گذاشتم کنار نیاز روز بازار و ادامه دادم.

از ۹۵ تا همین امروز این داستان ادامه داره.

سال ۹۵ هم به خاطر یه کنجکاوی وارد کوچینگ شدم و رفتم دوره تخصصی کوچینگ حرفه ای رو توی یه آکادمی کوچینگ فارسی زبانان دیدم که زیر نظر ICF یا همون سازمان بین المللی کوچینگه و بخاطر داشتن مشتری هایی از جنس روانشناسی و روانپزشک بیشتر وارد این حوزه شدم و یه پادکست به اسم سلف پلاس هم ایجاد کردم و توی اون در مورد توسعه فردی صحبت کردم.

از سال ۹۵ تا امروز با بیش از ۲۰۰ صاحب کسب و کار همکاری داشتم. یا به عنوان مشاور و یا ارائه دهنده خدمات دیجیتال و همینطور با چند سازمان و شرکت نسبتا بزرگتر توی زمینه های تحقیقات بازار و توسعه محصول و خدمات کمک کردم و همینطور کمپین های بازاریابی و تبلیغات رو تدوین کردیم که یه جورایی میشه گفت تحول دیجیتال (Digital Trasnformation) براشون انجام شد. 

از ایده پردازی اولیه کسب و کار گرفته تا طراحی وب سایت و کمپین تبلیغاتی

پزشک متخصص ارولوژی، متخصص زیبایی، تغذیه، جراح پلاستیک، داخلی، زنان و …

سالن آرایش و میک آپ آرتیست

آموزشگاه موسیقی

مربی ورزشی

اینفلوئنسر و بلاگر

آشپز

داروساز و دندانپزشک

مهندس معمار و عمران

نقاش و هنرمند

شرکت آرایشی

رستوران و کافه

روانشناس و روانپزشک

بیوشیمیست و میکروبیولوژیست

و خیلی های دیگه که شاید به خاطرم نباشه

خیلی از این کسب و کار ها مشاوره و تحلیل کسب و کار از من گرفتن و یا خدماتی مثل تولید محتوا، ایده پردازی و طراحی وب سایت و طراحی کمپین تبلیغاتی داشتن با من

از این لینک میتونید خدمات بنده رو ببینید:

خدمات من

البته ناگفته نمونه که من الان با یه تیم کار میکنم و اینجا دیگه من به تنهایی نمیرسم کارهارو انجام بدم. از گرافیک تا برنامه نویسی وب با بهترین ها توی این سالها همکاری کردم و همیشه به من اعتماد داشتن و همراهم بودن. ازشون ممنونم.

از مخاطب ها و مشتری هایی که این سالها بهم اعتماد کردن خیلی متشکرم. اگر دارید این متن رو میخونید، باور کنید که اگر لطف و اعتماد تون نبود هیچ دستاوردی نداشتم.

الان هم تابستان ۱۴۰۱ هست و این متن رو آماده کردم.

من مشغولم با پروژه های دیجیتال مارکتینگ متعدد و همینطور مشاوره به کسب و کارهایی که میخوان توسعه پیدا کنن و یا کسایی که تازه میخوان کارشون رو شروع کنن و میخوان که از مسیر درست و با مشورت اصولی این کارو انجام بدن.

همچنان در حال ادامه دادن بیوشیمی هستم و در حال تکمیل پایان نامه دکتری تخصصی بیوشیمی هستم که در حوزه علوم اعصاب و بیوانفورماتیک هست. یعنی ترکیبی از دانش مغز و بیوشیمی و کامپیوتر.

فکر میکنم زندگی من همینقدر درهم و در عین حال آرومه.

چیزایی که خوشحالم میکنه یکی سفر رفتنه و دیدن آدمای جدید و  خیابون های جدید

یکی دیگه کافه رفتن و تست کردن غذا های جدید

و چیزی که منو آروم میکنه: هنر

هر هنری

 

فیلم خوب، نقاشی خوب، موسیقی خوب، کتاب خوب

من به خوندن فلسفه، هنر، سیاست، تاریخ و اقتصاد خیلی علاقه دارم! راستش گاهی فکر میکنم ۱۰۰ سال زندگی مفید هم برای درک این همه چیزای جالب کمه و میترسم از اینکه بمیرم و اینهارو کامل نفهمم و همون موقع به خودم میگم اتفاقا قراره بمیری و همه چیز رو ندونی. کمال گرا نباش مهدی. آدم باش. فقط زندگی کن و تجربه کن.

ولی واقعاااا حیف نیست این همه چیزای جالب هست توی دنیا و ما ازشون سر در نیاریم؟

مرسی که تا اینجا با من بودین

راه های ارتباط با من از طریق صفحه تماس با من هست و همینطور شماره تماس زیر که فقط برای واتس اپ فعال هست.

09120201219

ارادت

مهدی چهابی

تابستان ۱۴۰۱